Hamoon - Daare Ghali

آهنگ بسیار زیبا از هامون به نام دار قالی

موزیک: سام اخوان

320

128

متن ترانه

آآآی ای آزادی اگر روزی به سرزمین ما رسیدی با شادی بیا

با شادی بیا با چادر سیاه و تحجر و ریش نیا

با آواز موسیقی رنگ بیا

با تفنگ های بزرگ در دست کودکان کوچک نیا

با گل، بوسه، کتاب بیا

ورس یک

دخترک عمریه که گره میزنه دردای زندگی رو

تا شاید جور کنه اون جهزیه فردای زنگیشو

وقتی با روح پاکش میبافه اون عطر گل های قالی

مرغ عشقی ازون گوشه داد میزنه تو خدای مایی

چشم های زیر دار هم میگیرن فقط نقش تنه درخت رو

این تارهای یک رنگن که مینوازن دست دخترک رو

با هنر دستای این جوون عرش خدا فرش دلا شد

ارزش فرش رو شونه ی ارتش گل ها شد

به پای عشقت بمون و دست از سر تنهایی برندار

تا وقتی که تارهای خوشرنگ میدرخشه رو دوش سردار

تنه خسته ی اون همیشه واسه لحظه ای آرامش بی تاب بود

اما به بند کشیدن و خفت کردن رفت تو مرام این تاروپود

حالا وقتشه بدوزی تو زخم های گربه ی گشنمون

همون پدیده ای که میبرن به کیش خود حق مظلوم

همون قالی که فرستادن جام جهانی تا نشون بدن فرهنگمون

اما فرهنگ ما یه ساپورت توریه که هیچ وقت نرسید به دادمون

ورس دو

خونه واس دختر زندونی بود که توش آزادی بود بیشترش سیاهی شد

جای سه رنگ رو قالی خالی بود یکی رنگ قرمز رنگ خونیه که باید ریخته شه تا امتحان قبول شه

رنگ سفیدم رنگ رخت بخت نشد فقط همرنگ کفن شد

رنگ سبز هم که طبیعت ایرانیاست به گلوله بستن حقتون هم تو زیرزمین

پس همه بیایین واسه دخیل بستن

اونجا داداش هامون نشستن

بشن برده مطیع هوس هاشون

حتی اگه تزریق کنن نیکوتین به استخون هاشون

اگه حرف های بی پردم مثل جواهراتی رفت تو سوراخ گوش

میگه از جرم فرشی که نرفت به مسجد تا هر شب یکی بیاد روش

میگه از نسلی که میشن مایه ی ننگ نسل های بعد

چون واسشون به ارث میزارن خاری خفت فقر درد

چون از وقتی که سنگینی کرد رو دوش دخترک بار مالی

دیگه هیچ موقع نشست اون پای دار قالی

حالا اون بی گناهی هستی که پای داری پس بیا نباش پرنده ای آزادی خواه

که اینا میفرستند جهاد نکاح!